English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5193 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
I shall not sign this contract in its present from (as it appears). U این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
On my way home. . . U اگر سرم راببرند امضاء نخواهم کرد
jurat U گواهی امضاء وهویت امضاء کننده
star design U طرح ستاره ای شکل [این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
assumed position U موضع فعلی موضع اشغال شده فعلی
predicated U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicate U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicates U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
predicating U اطلاق کردن بصورت مسند قرار دادن مبتنی کردن
i will not go U نخواهم رفت
he says U نخواهم رفت
Tekke motife U نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
I wont budge an inch. U من که از جایم تکان نخواهم خورد
i will do my possible U هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
I wont be bullied . Iwont cringe to power. I refuse to brow-beaten To use force(violence). U زیر بار زور نخواهم رفت
nothing doing <idiom> U مطمئنا هیچ ،من انجامش نخواهم داد
I wont buy it at this price . U با این قیمت آنرا نخواهم خرید
Not on your life ! U هرگز توعمرم ( چنین کاری نخواهم کرد) !
grinning [cornrowing] U [راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
corn-rowing [grinning] U راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
brussels U دار الکتریکی یا ژاکارد که در تهیه فرش های ماشینی بکار رفته، تارها روی بوبین در بالای ماشین قرار گرفته و بسته به نیاز باز می شوند [شبیه دار کرمانی] و در آن حلقه های نخ پود بصورت بریده شده رها می گردد
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
picker U دلال و واسطه فرش [بصورت جزئی از خانه ها و حراجی ها فرش را خریداری کرده و بصورت عمده می فروشد.]
actuals U فعلی
present-day U فعلی
actual U فعلی
present value U ارزش فعلی
present value U ارزش فعلی
capital value U ارزش فعلی
status quo U وضع فعلی
celestial gion U کره فعلی
acceptance by conduct U قبول فعلی
actual state of affairs U وضع فعلی
current graph U نمودار فعلی
present conditions U شرایط فعلی
nonce U مقصود فعلی
very U واقعی فعلی
present worth U ارزش فعلی
current ratio U وضعیت فعلی
He signed with the letter U امضاء با حرف او
sigil U امضاء
signatures U امضاء
signature U امضاء
cosignatory U هم امضاء
ratification U امضاء
currents U فعلی اخرین اطلاعات
current purchasing power U قدرت خرید فعلی
net present value U ارزش فعلی خالص
for the nonce U برای مقصود فعلی
current directory U دایرکتوری جاری یا فعلی
verbal U فعلی تحت اللفظی
current U فعلی اخرین اطلاعات
current location counter U شمارنده مکان فعلی
initialled U اولین امضاء
initialing U اولین امضاء
john hancock U امضاء اصیل
initialling U اولین امضاء
initials U اولین امضاء
signed U امضاء شده
signatories U امضاء کننده
john henry U امضاء اصیل
signatures U امضاء کردن
signature U امضاء کردن
signatory U امضاء کننده
monograph U امضاء با یک حرف
signer U امضاء کننده
subscribers U امضاء کننده
undersigned U دارای امضاء
subscriber U امضاء کننده
blank signed cheque U چک سفید امضاء
blank signed document U سفید امضاء
undersign U امضاء کردن
unsigned U بدون امضاء
monographs U امضاء با یک حرف
initialed U اولین امضاء
initial U اولین امضاء
specimen signature U نمونه امضاء
attestation U تصدیق امضاء
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alien U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
aliens U متفاوت یا نامناسب با سیستم فعلی
physical U ترتیب فعلی کابلها در شبکه
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
attesting U تصدیق امضاء کردن
signatories U صاحب امضاء امضایی
single name paper U سفته دارای یک امضاء
subscript U زیر نویس امضاء
signatory U صاحب امضاء امضایی
undersigned U امضاء کننده زیر
i had it signed U انرا به امضاء رساندم
forgery U امضاء سازی سند
forgeries U امضاء سازی سند
blank check U چک امضاء شده وسفید
blank check U چک سفید امضاء شده
prothonotary U متصدی امضاء احکام
john hancock U امضاء خود سخص
prontonotary U متصدی امضاء احکام
john henry U امضاء خود سخص
attest U تصدیق امضاء کردن
attested U تصدیق امضاء کردن
weŠthe undersigned U ما امضاء کنندگان زیر
attests U تصدیق امضاء کردن
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
rashwan medallion U ترنج رشوان [این شهر در استان کردستان قرار داشته و به بافت قالیچه های خورجینی، گلیم و فرش های هندسی با ترنج مخصوص به این ناحیه شهرت دارد. ترنج این فرش ها بصورت لوزی بزرگ به همراه اشکال هندسی می باشد.]
an inceptive U فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
an inceptive verb U فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
cumulative preferential U سود پس افتاده و فعلی سهام ممتازه
discounted cash flow U ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
To authenticate a signature. U تصدیق امضاکردن ( گواهی امضاء )
poison pen U نامه بی امضاء وتوهین امیز
badges U امضاء و علامت برجسته و مشخص
badge U امضاء و علامت برجسته و مشخص
blank check U چک امضاء شده بدون مبلغ
abusing a blank signed document U سوء استفاده از سفید امضاء
ideograph U امضاء یا علامت مخصوص شخص
up to d. U تمام شده تا تاریخ فعلی تازه جدید
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
an infinite verb U فعلی که محدود به شخص و افراد جمع نیست
input/output U آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
To preserve the status quo . U وضع موجود ( شرایط فعلی ) را حفظ کردن
endorsement in blank U فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
variable stroke U پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
endorsements U صحه امضاء حواله شرح پشت سند
I wI'll sign for (on behalf of)my brother. U از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
endorsement U صحه امضاء حواله شرح پشت سند
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
an impersonal verb U فعلی که فاعل معینی ندارد و جز سوم شخص مفرد است
jump instruction U موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
operand U عدد یا آدرس فعلی که به جای برچسب یا محل اش استفاده شود
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
vitrify U بصورت شیشه در اوردن بصورت شیشه درامدن
end U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ended U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ends U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
devices U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
DSW U کلمه داده که از وسیلهای که حاوی اطلاعات وضعیت فعلی اش است ارسال میشود
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
traced U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
trace U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
traces U روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود
classifying U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
pomegrenate design U طرح گل اناری [این طرح در گل های شاه عباسی فرش ایران، در فرش های چینی بصورت درخت انار و در فرش های ترکستان و قفقاز بصورت میوه انار به همراه شاخ و برگ استفاده می شود.]
peacock U طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
plotter U رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
plotters U رسامی که داده محل را با افزایش به محل فعلی اش دریافت میکند و نه به صورت مختصات جداگانه
incremental computer U کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
failure U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failures U بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
new U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newer U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
newest U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
new- U دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
in human shape U بصورت یا
as <conj.> <prep.> U بصورت
endorsing U فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorses U فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorsed U فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
endorse U فهرنویسی کردن جیرو کردن امضاء کردن
Outwardly . on the face of it. U بصورت ظاهر
spuriously <adv.> U بصورت غلط
unintentionally <adv.> U بصورت غلط
twist U تاب نخ [بصورت اس یا زد]
inadvertently <adv.> U بصورت غلط
neatly <adv.> U بصورت صحیح
briefly <adv.> U بصورت اجمالی
compendiously <adv.> U بصورت اجمالی
curtly <adv.> U بصورت اجمالی
spuriously <adv.> U بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
by accident <adv.> U بصورت اشتباه
manually U بصورت دستی
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
integrally U بصورت عددصحیح
autonomously U بصورت خودگردان
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
corporately U بصورت شرکت
briefly <adv.> U بصورت خلاصه
compendiously <adv.> U بصورت خلاصه
orderly <adv.> U بصورت منظم
neatly <adv.> U بصورت مرتب
briefly <adv.> U بصورت کوتاه
tidily <adv.> U بصورت منظم
neatly <adv.> U بصورت منظم
Recent search history Forum search
2مهرآسا
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1pedal pamping
1اصلاح ترجمه
1rhodamine
1Current passworda
1he said he was going to work in a gym, eventually own his own sports club, and he faught with his father about everyting
1واژه برزین برای تلفظ بهتر در انگلیسی بصورت Berzin نوشته شود یا Barzin?
1it exists as a series of acidic ,yellow to black macromolecules of unknown but high molecular weight
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com